مقدمه

توسعه و پیشرفت هر صنعت مستلزم انجام مداوم پژوهش­‌های بنیادی و کاربردی جهت بکارگیری در واحدهای تولیدی و خدماتی می‌باشد. با توجه به اینکه پژوهش در دانشگاه­‌ها و مراکز تحقیقاتی معمولا تا سطح آزمایشگاهی پیش رفته، نتایج آنها نمی‌­تواند مستقیما به دستورالعمل­‌های فناوری قابل استفاده در صنایع تبدیل شود. لذا در اغلب کشورهای توسعه یافته جهت تکمیل زنجیره پژوهش – فناوری، با استقرار پایلوت­‌های خط تولید و انجام آزمایشات متعدد در ساختارهایی که تجاری­‌سازی پژوهش­‌های کاربردی جزء شرح کار آنها است، دستورالعمل­‌های فناوری مورد نیاز را استخراج می­‌نمایند. در کشور ما نیز با رشد روز افزون صنعت فولاد و حجم سرمایه­‌گذار­ی­ در دو دهه اخیر، دستیابی به آینده‌­ای روشن و توسعه پایدار در این صنعت بدون شک مستلزم وجود چنین مراکزی است. در همین راستا با انجام مطالعات تطبیقی بیش از 100 مرکز تحقیقات فولاد در کشورهای مختلف دنیا و با توجه به ماهیت خصوصی و غیرانتفاعی این مراکز، ضرورت انتخاب الگوی مناسب  در کشور ما از اهمیت بسزایی برخوردار گردید.